انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه پیام نور کرج

انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه پیام نور کرج

انجمن  علمی زبان و ادبیات فارسی

با سلام
به وبلاگ انجمن علمی ادبیات و زبان فارسی دانشگاه پیام نور کرج خوش آمدید.

 


 


همه چیز درباره پایتخت جهانی کتاب 2016
فراخوان ثبت درخواست برای نامزدی پایتخت جهانی کتاب در سال 2016 آغاز شد. گزارش اختصاصی ایبنا از روند این برنامه بین المللی کتاب را در ادامه می خوانید.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پایتخت جهانی کتاب، عنوانی است که از سال 2001 میلادی به این سو، هر ساله از سوی سازمان یونسکو به شهری داده می شود که برای تقویت جایگاه کتاب و کتابخوانی کوشش قابل توجه کرده باشد. هدف یونسکو ایجاد شوق مطالعه در مردم است.

با توجه به تجربه خوب روز جهانی کتاب و کپی رایت (حق مولف) که برای نخستین بار در سال 1996، برگزار شد، یونسکو مفهوم پایتخت جهانی کتاب را هم ابداع ...و سپس در سال 2001 مادرید را برای پایتخت جهانی کتاب انتخاب کرد. به دنبال این تجربه موفقیت آمیز، کنفرانس عمومی در دوم نوامبر سال 2001، قطعنامه معرفی سالیانه پایتخت جهانی کتاب را به تصویب رساند.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۴۰


 


نویسنده:پریسا ابراهیمی تالکانی

 

ای برادر قصه چون پیمانه است         معنی اندر وی مثال دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل                ننگرد پیمانه را گر گشت نقل(۱)


اساتیر نمایانگر فرهنگ، تمدن و طرز تفکر انسان ها در روزگاران کهن است. استوره آیینه تمام نمایی است که تصاویری را از ورای هزاره ها منعکس می کند. آن جا که تاریخ و باستان شناسی خاموش می مانند ، استوره به سخن میاید و فرهنگ و باورهای آدمیان را از دوردست ها به زمان ما می آورد و ترسیم می کند.(۲)


از نظر روان شناسی استوره زاییده خیال و ذهن و روح انسان های ابتدایی است. مطالعه اساتیر یک قوم، در همه ابعاد آن، ما را در بازشناختن تاریخ رشد تمدن و فرهنگ و بخش هایی از آداب و عادات کهن که هنوز هم در میان آن قوم زنده و پابرجاست، یاری می کند.(۳)


استوره یک واقعیت فرهنگی است. استوره تفسیر برداشت و قرائت آرمانی، مطلوب و ایده آل انسان ها از وقایع و رویدادهای طبیعت است. اساتیر سخن گوی بازمانده های گران بهایی است که از دل خاک ها بیرون کشیده می شود یا در دل کوه ها و سنگ ها پیدا می شود. اساتیر، نماینده تداوم زندگی فرهنگی یک ملت و به نوعی، تاریخ آن است. (۴) استوره داستانی دروغین نیست که ذهن یک فرد خاص در مقطع معینی از زمان و مکان، آن را ساخته و پرداخته باشد؛ بلکه در واقع تجسم روحیات و تجلی آرزوهای یک ملت است و یاد و ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۰۱

 


 

 

تن   آدمی   شریف  است  به    جان     آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است ودهان و گوش وبینی

          چه  میان  نقش  دیوار  و میان  آدمیت

 

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسنده‌ی پارسی‌گوی ایرانی است. آوازه‌ی او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می گویند.

سعدی در شیراز زاده شد.وی کودکی بیش نبود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات دانش را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حمله سلطان غیاث‌الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز به دست آوردن دانش در سر نداشت برآن داشت شیراز را ترک نماید.سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). سعدی، از حضور خویش، در نظامیه بغداد، چنین یاد می‌کند:

مرا در نظامیه ادرار بود

شب و روز تلقین و تکرار بود

نکته در خور توجه، رفاه دانشمندان در این زمانه، بود. خواجه نظام الملک طوسی، نخستین کسی بود که مستمری ثابت و مشخصی برای مدرسین و طلاب مدارس نظامیه، تنظیم نمود. این امر، موجب شد تا اهل دانش، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از جایگاه ویژه و امنیت خاطر فراوانی بهره‌مند شوند.

غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد. پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است. در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان بسنده کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده‌است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.

سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج می‌داد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان می‌گوید. هنوز از گلستان بستان بقیتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.

سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ آغاز نمود و به شهرهای خاور نزدیک و خاور میانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد(این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید)؛ حکایت‌هایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده‌است، نگرش و بینش او را نمایان می‌سازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش آموخته بود و در آنجا وی را ادرار (ادرار به فتح الف به معنی سرا یا حجره) بود. در سفرها نیز سختی بسیار کشید، او خود گفته‌است که پایش برهنه بود و پاپوشی نداشت و دلتنگ به جامع کوفه درآمد و یکی را دید که پای نداشت، پس سپاس نعمت خدایی بداشت و بر بی کفشی صبر نمود. آن طور که از روایت بوستان برمی آید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت؛ وی در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کرده‌است. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و و پاره‌ای مطایبات است. سعدی، ایمان را مایه تسلیت می‌دانست و راه التیام زخم‌های زندگی را محبت و دوستی قلمداد می‌کرد. علت عمر دراز سعدی نیز ایمان قوی او بود.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۰۳


 


هنر ترجمه گلستان در «کشتی شکسته‌ها»/ اثری که پس از 60 سال دوباره منتشر می شود
مجموعه داستان «کشتی شکسته‌ها» با ترجمه ابراهیم گلستان به گفته ناشرش می‌تواند نشان‌دهنده هنر ترجمه این داستان نویس ایرانی باشد؛ کتابی که نخستین بار حدود 60 سال پیش به چاپ رسید و این روزها از سوی نشر کلاغ به بازار داستان راه یافته است.
 
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این کتاب که در سال‌های گذشته از سوی ناشر دیگری منتشر شده بود، داستان‌هایی با نام‌های «آن روز، شب که شد» از ویلیام فالکنر، «برف‌های کلیمانجارو» نوشته ارنست همینگوی، «در تبعید» اثر آنتوان چخوف، «شیطان و دانیل وبستر»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۰۵
 


 جدیدآنلاین: گابریل گارسیا مارکز٬ از بزرگترین نویسندگان اسپانیایی زبان جهان ، که جایزه  نوبل  ادبیات را در سال ۱۹۸۲برد  پس از دوره ای بیماری در ۸۷ سالگی جان سپرد. او دوسال بود که دیگرنمی توانست بنویسد و در این اواخر مدتی در بیمارستان بود. 
 
 داستان صد سال تنهایی که شهرت او را جهانی کرد میلیون ها نسخه  به فروش رفت و به بیشتر زبان های دنیا ترجمه شد.  به همین مناسبت گزارشی را  که در جدیدآنلاین منتشر کرده بودیم بازنشر می‌کنیم.
 
سیروس علی‌نژاد  
فرشتۀ محافظ او در کودکی – چنانکه خود می‌گفت - یک پیرمرد بود؛ پدر بزرگش. پدر بزرگی مهربان که او را به تماشای کوچه و بازار می‌برد و همه چیز را نشانش می‌داد. قصه‌گوی بزرگ هم مادر بزرگش بود که او را با قصه‌های اشباح و ارواح سرگرم می‌کرد. پدر و مادرش او را بزرگ نکرده بودند، تا هشت سالگی نزد پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کرد و دنیای او به وسیلۀ این دو ساخته شد. از این روست که به قول یک روزنامه‌نگار، داستان‌هایش همواره با پیرمردی در حال انتظار شروع می‌شوند: "توفان برگ" با پیر مردی که نوه‌اش را به تشییع جنازه می‌برد؛ "کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد" با پیرمردی که کنار اجاق سنگی نشسته، با حالتی حاکی از اعتماد و ساده‌دلی انتظار می‌کشد و "صد سال تنهایی" با پیرمردی که نوه‌اش را به کشف یخ می‌برد. داستان‌های مارکز پر از تخیل و خرافات است و این همه از دنیای کودکی او می‌آید. خود نیز پدربزرگ و مادربزرگش را آدم‌هایی پر از تخیل و خرافات توصیف می‌کرد.
 
او نویسنده‌ای جادوگر بود که خواننده را هیپنوتیزم می‌کرد. کمتر نویسنده‌ای چون او جادوی قصه را می‌شناخت. مانند "هرمان ملویل"، جوهر قصه‌گویی را در نهادش داشت اما «آمیزۀ مفتون کنندۀ واقع‌گرایی و خیال‌پردازی» بر قصه‌هایش رنگی می‌زد که در آثار هیچ نویسندۀ دیگری یافت نمی‌شود. آثارش سرشار از خیال‌‌پردازی‌های شگفتی است که تنها در متن داستان‌های او می‌تواند باورپذیر شود.

در صد سال تنهایی رمدیوس خوشگله با تکاندن ملافه‌ای که از روی بند رخت برمی‌دارد، به هوا می‌رود؛ در یکی از داستان‌هایش با زنی رو به رو می‌شویم که «از بس لطیف بود با کشیدن یک آه می‌توانست از میان دیوارها عبور کند»؛ در جایی دیگر مرد بالداری به زمین می‌افتد و می‌کوشد ساده لوحان را متقاعد کند که او یک فرشته است، اما توجه مردم به زنی جلب می‌شود که به علت بد رفتاری با پدر و مادرش تبدیل به عنکبوت شده است.  در ماکوندو، شهری خیالی که داستان صد سال تنهایی در آن می‌گذرد، مردی می‌میرد و تمام شب از آسمان گلهای زرد و قرمز می‌ریزد و خون پسر او به هنگام مرگ در خیابان شهر به راه می‌افتد و خود را به مادرش می‌رساند.

 

مارکز در ۱۹۲۸ در کلمبیا به دنیا آمد. نویسندگی را در بیست سالگی با روزنامه‌نویسی آغاز کرد و بیست سال مداوم در هاوانا، نیویورک و پایتخت‌های اروپا برای روزنامه‌های آمریکای لاتین خبر فرستاد. در چشم او روزنامه‌نویسی همان اندازه شرف داشت که نویسندگی. با این تفاوت که روزنامه‌نگاری حتا هیجان‌انگیزتر بود و مخصوص سال‌هایی که او می‌توانست بی‌کله خود را درون هر ماجرایی پرتاب کند. از این رو در تمام عمر روزنامه‌نویسی را وا ننهاد. در سال‌های جوانی به خبرنگاری روی آورد، چندی به دبیری وسردبیری پرداخت و آنگاه که نویسنده‌ای مشهور بود به تدریس روزنامه‌نگاری و تربیت روزنامه‌نگار مشغول شد. میان روزنامه‌نگاری و نویسندگی پیوندی می‌دید که همواره او را در سرزمین روزنامه‌نگاری نگه می‌داشت. روزنامه‌نگاری را حرفه اصلی خود می‌دانست و باور داشت که «روزنامه‌نگاری آدم را در تماس دائم با واقعیت نگاه می‌دارد».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۴۴

از دوستانی که مایل هستند مطلبی برای درج در وبلاگ بفرستند ، خواهشمندم از طریق ایمیل زیر برای ارسال مطالب اقدام کنند .

 salmannasr.kourosh@gmail.com

 در ضمن کسانی که مایل به همکاری دائم برای وبلاگ هستند آمادگی خودرا در همین پست اعلام کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۴۱

 



کتاب میم و آن دیگران فصل های زندگی اوست؛ او که امروز گرد پیری بر سرش نشسته و خود الگویی شده است برای جوانانی چون من که مشتاقانه ادب این سرزمین را دنبال میکنند.


محمود دولت آبادی نویسنده ی بزرگ ایران، نویسنده ی آثار برجسته ای همچون کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده ی مردم سالخورد و ... نیازی به معرفی برای علاقمندان به این حوزه ندارد . پس از خواندن کامل کتاب (میم و آن دیگران) مجال آن یافتم تا ادای دین کنم به این شخصیت مهم و معاصر ادب ایران زمین .
کتاب میم و آن دیگران از نظر بنده شرح حالی از زندگانی محمود دولت آبادیست ،اما غیر مستقیم . نویسنده ی کتاب بیست و سه یادداشت از اتفاقات و دیدار ها و افراد تاثیر گذار در زندگیش را در کنار هم جمع آوری کرده است وهر کدام از فصول کتاب ، مربوط به یکی از شاعران نویسندگان و هنرمندان هم عصر و تاثیر گذار بر اوست ، هنرمندانی چون: جمال زاده، جلال آل احمد ،احمد شاملو ، جواد مجابی، مهدی اخوان ثالث، آرتور میلرو ... همین موضوع امثال من و هم نسلان جوان من را بر آن میدارد که این اثر را نه از نظر ادبی و داستانی بلکه از نظر تاریخ ادبیات نسل قبل از خود مورد توجه قرار دهیم . در انتها قسمتی از کتاب انتخاب شده که به  شما خوانندگان 
گرامی تقدیم میکنم.

قسمتی از کتاب

شاملو ،زمانی بسیار پیش از پایان سفر ،خود با من گفته بود :«زادن ما یک تصادف است و مردن ما یک حتمیت»؛اما او با من نگفته بود که بودن آدمی و زیستن آدمی، از آن دست که او بود _میتواند یک معجزه به شمار آید.

نه، او نگفت لیک ما دیدیم؛ دیدم در او

توان جلیل به دوش بردن بار امانت 
و توان غمناک تحمل تنهایی

تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان را.

و اکنون چه عریان درمیابم معنی ثقیل آن چه را گفت بامداد خسته. تنهایی و دشواری وظیفه!

کورش سلمان نصر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۱۵

 


 


امروز روز خوبی بود و از اینکه تعدادی از دوستان به انتخابات اومدن خیلی خوشحال شدم و بر خلاف چیزی که تا ساعت ِ نه و نیم فکر میکردم اوضاع چندان هم بد نبود  .

تا وقتی که برگردم منزل ، تعدادی از دوستان که به هر علتی قادر به اومدن نبودند  یا زنگ زدند و یا تو محوطه ی دانشگاه من رو دیدند و از اینکه نتونستند در جلسه حضور داشته باشند ابراز تاسف کردند.  از هر دوی ِ این گروه ها و گروه سومی که نه اومدند و نه زنگ زدند و نه من رو تو محوطه ی دانشگاه دیدند تشکر میکنم.

به هر حال انتخابات چه خوب و چه بد به پایان رسید و یه انرژی ِ تازه ای برای ادامه ی کار به بچه ها داد . اعضای گروه اجرایی ِ انجمن انتخاب شدند اما این دلیل بر این نیست که بقیه مسئولیتی ندارند و من حتی میخوام پیشنهاد بدم که همه ی بچه هایی که کاندید شده بودند و یا میخواستند کاندید بشند و روشون نشد به جلسات تیم اجرایی بیان تا کارها رو تقسیم کنیم.

به هر حال از تمام دوستان هم رشته ای خیلی ممنون...

کورش سلمان نصر


 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۰۲



ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺩﺭﺩﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ، ﮐﻪ ﻃﯽ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﺟﺎﯾﺶ ﻭ ﺷﮑﻠﺶ ﺩﺍﺋﻢ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﺪ.ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﭘﻨﺠﻪ ﻣﺮﮒ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺸﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻧﺸﺎﻧﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺒﻮﺩ.ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﯾﺎﻡ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﭘﯿﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ، ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺭﺥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻧﻤﯽﺁﯾﻨﺪ، ﻭ ﺁﺩﻡ ﮐﻤﺎﮐﺎﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.ﺩﺭ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﺩﻫﻪ ﻋﻤﺮ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻢ ﺣﺎﻓﻈﯽ ﮔﺮﯾﺒﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ، ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﻧﺪﮎ ﺍﻧﺪﮎ ﮐﻬﻮﻟﺖ ﺭﺍﻣﺠﺴﻢ ﮐﻨﻢ .ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﻋﯿﻨﮑﻢ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﺧﺮ ﭘﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﻣﺎﻏﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ....یا ﻋﯿﻨﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺯﯾﺮ ﺩﻭﺵ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ.
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﻡ، ﺯﯾﺮﺍ ﻧﺎﺷﺘﺎﯾﯽ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ، ﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮐﻼﻓﮕﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﺸﻮﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻢ ﺭﻭﯾﯽ ﻣﺎﻧﻊ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻀﯿﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ

ﺧﺎﻃﺮﻩٔ ﺩﻟﺒﺮﮐﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﻦ / ﮔﺎﺑﺮﯾﻞ ﮔﺎﺭﺳﯿﺎ ﻣﺎﺭﮐﺰ
 6ﻣﺎﺭﭺ 17-1927 ﺁﻭﺭﯾﻞ 2014
ﺭﻭﺣﺶ ﺷﺎﺩ ...
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۰


نمایشگاه کتاب تهران در سال 93 از تاریخ 10/2/93  الی 20/2/93 در مصلی تهران برگزار میشود .

 معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همزمان با برگزاری بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جهت تسهیل در امر توزیع یارانه خرید کتاب در سراسر کشور برای دانشجویان و طلاب دستور العمل زیر را ابلاغ کرد.

توضیحات: 
  1. کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب صرفاً ویژه دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و طلاب است. 
  2. زمان ثبت نام از 1393/01/27 تا 1393/01/30 از طریق سامانه ثبت نام کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب به آدرس TIBF.NET است. 
  3. زمان توزیع کارت از تاریخ 1393/02/07 شروع می شود. متقاضیان برای دریافت به شعب منتخب بانک صادرات ایران که اسامی آنها در این سامانه ذکر شده است مراجعه کنند. 
  4. مدارک لازم هنگام دریافت کارت یارانه کتاب عبارتند از کارت دانشجویی یا طلبگی معتبر و کارت ملی و شماره رهگیری ثبت‌نام در سامانه 
  5. یارانه پرداختی برای خرید کتاب از بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است و تاریخ اعتبار مبلغ موجود در کارت ها از 1393/02/10 لغایت 1393/02/20 پایان روز کاری نمایشگاه می‌باشد. 
  6. اعتبار موجود در کارت‌ها فقط از طریق دستگاههای کارت خوان داخل نمایشگاه قابل استفاده است. 
  7. اعتبار موجود در کارت‌ها 600 هزار ریال است که 300 هزار ریال آن به عنوان یارانه کتاب توسط معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معادل آن نیز توسط شخص دریافت کننده کارت پرداخت می‌شود. 
  8. هر دانشجو مجاز به دریافت یک کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب است.

 

سایت خرید بن دانشجویی    http://www.tibf.net/

 

منبع: انجمن فیزیک دانشگاه پیام نور کرج


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۹