انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه پیام نور کرج

انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه پیام نور کرج

انجمن  علمی زبان و ادبیات فارسی

با سلام
به وبلاگ انجمن علمی ادبیات و زبان فارسی دانشگاه پیام نور کرج خوش آمدید.

۲ مطلب با موضوع «بزرگان ادب» ثبت شده است


 
آرامگاه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در محله باستانی شادیاخ نیشابور 

  

فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار کَدکَنی نیشابوری مشهور به عطّار نیشابوری (زادهٔ ۵۴۰ در کدکن– درگذشتهٔ ۶۱۸ هجری قمری در شادیاخ نیشابور) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در کدکن زاده شد.

 

نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده‌است. نام پدر عطّار ابراهیم کدکنی (با کنیهٔ ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود.

او که داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی فرا گرفته‌بود به کار عطاری و درمان بیماران می‌پرداخت.

او را از اهل سنت دانسته‌اند، اما در دوران معاصر، شیعیان با استناد به‌برخی شعرهایش بر این باورند که وی پس از چندی به‌تشیع گرویده یا دوست‌دار اهل بیت بوده‌است.هر چند که ایشان در مقدمه‌ی منطق‌الطیر (مقامات طیور) به نکوهش متعصبین پرداخته‌اند و به‌این افراد توصیه کرده‌اند که هم محب اهل بیت باشند و هم دوستدار خلفای راشدین.

مصیبت‌نامه که اندوه جهان است

 

الهی‌نامه که اسرار عیان است

به‌ داروخانه  کردم  هر   دو    آغاز

 

چه گویم زود رستم زین و آن باز

مصیبت‌ نامه   زاد   رهروان   است

 

الهی‌ نامه   گنج خسروان است

جهان   معرفت  اسرارنامه   است

 

بهشت  اهل  دلمختارنامه است

مقامات   طیور  امّا   چنان   است

 

که مرغ عشق را معراج جان است

چو خسرونامه را طرزی عجیب است

 

ز طرز او که مه را  نصیب  است

  درباره به پشت پا زدن عطار به اموال دنیوی و راه زهد، گوشه‌گیری و تقوا را پیش گرفتن وی داستان‌های زیادی گفته شده‌است. مشهورترین این داستان‌ها، آن‌ست که عطار در محل کسب خود مشغول به کار بود که درویشی از آنجا گذر کرد. درویش درخواست خود را با عطار در میان گذاشت، اما عطار همچنان به کار خود می‌پرداخت و درویش را نادیده گرفت. دل درویش از این رویداد چرکین شد و به عطار گفت: تو که تا این حد به زندگی دنیوی وابسته‌ای، چگونه می‌خواهی روزی جان بدهی؟ عطار به درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟ درویش در همان حال کاسه چوبین خود را زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد که عطار دگرگون شد، کار خود را رها کرد و راه حق را پیش گرفت. چیزی که نمایان است این است که عطار پس از این جریان مرید شیخ رکن الدین اکاف نیشابوری می‌گردد و تا پایان عمر (حدود ۷۰ سال) با بسیاری از عارفان زمان خویش هم‌سخن گشته و به گردآوری داستان‌های صوفیه و اهل سلوک پرداخته‌است. و بنا بر داستانی وی بیش از ۱۸۰ اثر مختلف به جای گذاشته که حدود ۴۰ عدد از آنان به شعر و دیگر نثر است. عطار در سال ۶۱۸ یا ۶۱۹ و یا ۶۲۶ در حملهٔ مغولان، کشته‌شد.

ماجرای مرگ عطار از غم‌انگیزترین رخدادهای روزگار است که در روان خواننده اثری دردناک به جای می‌گذارد. تذکره‌نویسان در این خصوص نگاشته‌اند که: پس از تسلط چنگیز خان مغول بر بلاد خراسان شیخ عطار نیز به دست لشکر مغول اسیر گشت. گویند مغولی می‌خواست او را بکشد، شخصی گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او هزار درم بدهم. عطار گفت: مفروش که بهتر از این مرا خواهند خرید. پس از ساعتی شخص دیگری گفت: این پیر را مکش که به خون‌بهای او یک کیسه کاه ترا خواهم داد. شیخ فرمود: بفروش که بیش از این نمی‌ارزم. مغول از گفته او خشمناک شد و او را هلاک کرد.      

 وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است؛ چنانکه مولوی درباره او می‌فرماید:

هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم

همچنین شیخ محمود شبستری نیز در این مورد بیت زیر را سروده است:

مرا از شاعری خود عار ناید

که تا صد قرن چون عطار ناید


  
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۵



همه تزیینات و تجملات خانه‌اش در کشکول و تبرزین  و چراغ گردسوزی خلاصه می‌شود که در گوشه‌ای از اتاق پذیرایی جاخوش کرده‌اند. در مابقی خانه، هرجا که چشم بچرخد، کتاب است و کتاب و کتاب. از این حیث، فرقی بین اتاق پذیرایی و اتاق خواب و اتاق نشیمن نیست. حتا میز غذاخوری آشپزخانه هم انباشته است از کتاب و دفتر و قلم. وقتی برای درست کردن چای به آشپزخانه می‌رود؛ تا دَم کشیدن چای، همان‌جا کنار اجاق گاز می‌نشیند و غرق در مطالعه می‌شود. 

در اتاق پذیرایی، قبل از این که میهمانانش را دعوت به نشستن ‌کند، باید تعداد زیادی کتاب را از روی مبل‌ بردارد و روی میز پذیرایی بگذارد تا جایی برای نشستن باز شود. روی این میز، دهها کتاب روی هم قرار گرفته‌اند؛ به‌گونه‌ای که یافتن جایی برای قرار دادن فنجان چای دشوار است!

خانه او کوچک نیست، کتاب‌هایش زیاد است. مردی که شفای بوعلی سینا را در ۲۲ جلد شرح و ترجمه کرده و بر ده‌ها اثر فلسفی دیگر تعلیق نوشته؛ مردی که فهرست تفصیلی بیش از پنج هزار نسخه از نسخ خطی کتابخانه ملی ایران را فراهم آورده؛ مردی که چندین مجلد از لغت‌نامه دهخدا ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۰۵