20مهر روز بزرگداشت حافظ
بیست مهر روز بزگداشت حافظ
حافظ را باید بزرگ داشت زیرا که او در غنی کردن فرهنگ پارسی نقش به سزایی داشته و دارد و کمتر در میان فارسی زبانان یافت می شود شخصی که یک دیوان حافظ در کنار قرآن در خانه اش نداشته باشد زیرا که مدتهاست فال حافظ در کنار استخاره قرآن جا افتاده است و می توان در دودلی های روزانه ی خود ازعالم بزرگی همچو حافظ مشورت جست . از لحاظ فرهنگی :در جشن ها باستانی ایران چه جشن های فراموش شده و چه جشن های فراموش نشده همچون نوروز، یلدا ، چهار شنبه سوری ،مهرگان ،تیردادگان و مهمانی های فرهنگی و.... تفالی بر دیوان حافظ میزنند همگان از آن مستفید میشوند و لذت می برند .
زندگی نامه
اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش
بهاء الدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده است. در اشعار او که میتواند یگانه منبع موثّق زندگی
او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت میشود. آنچه
از فحوای تذکرهها به دست میآید بیشتر افسانههایی است که از این
شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شدهاست. با این همه آنچه با تکیه به اشارات
دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانوادهای از نظر
مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شدهاست. (با این حساب که کسب علم
و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانوادههای مرفه و بعضاً متوسط جامعه بودهاست.)
در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت از بر کرده است و از همین رو به او لقب
حافظ داده شده است . و در دوره
فرماندهی شاه شیخ ابو اسحاق و در دربار آل مظفر، شیخ مبارزالدین ،شاه
شجاغ ،شاه منصور در شهر شیراز می زیسته است. حافظ شاعر قرن هشتم هجری
برابر قرن چهاردهم میلادی می باشد وی یکی از سخنوران نامی جهان ادبیات میباشد که اشعار دلنشین او تحسین بسیاری از
شاعران و نامداران ایران و جهان غرب را به
خود برانگیخته است .
حافظ که نام کامل او " خواجه شمس الدین محمدبن بهاءالدین حافظ شیرازی " است مردی عارف است ، که می توان از اشعار او که بیشتر با مضامین عرفانی است او را شناخت در حالی که کلمات پیچیده و دشوار حافظ باعث اشتباه درک عرفان او میشود زیرا که در اشعار او این چنین به نظر می رسد که او دایم به سرزنش خرقه پوشان ( منظور عارفان ظاهرنما) بر می آید و آنها را (رند)می خواند و خود را مرتد می داند و از درستی ( می) و( می فروشان) تعریف می کند:
خــدا را کم نشین با خرقه پوشان رخ از رندان بی سامان مپوشان
در این خرقه بسی آلودگی هست خوشا وقت قبای مــِـــی فروشان
دریـن صــوفی وشان دردی ندیدم کـــه صافی باد عیش دُرد نوشان
ویا
من این مُـــرقع دیـــرینه بـــــهر آن دارم که زیر خرقه کشم مِی،کس این گمان نبرد
مــباش غره به عــلم وعـمل فقیه!مدام که هیچ کس ز قضای خدای جان نبرد
ویا
به می سجاده رنگین کن ،گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نَبـوَد ز راه و رسم منزلها
شاید کلمه ای دشوار تر از" رند" در اشعار حافظ پیدا نشود. معنای لغت رند در لغت نامه ها ( زیرک ،لا ابالی ،بی باک و مکار) شرح می دهد ولی حافظ از همین لغت بد معنی واژه پربار و شگرفی ساخته است که می توان ان را دور از مفاهیم دنیوی شناخت که معادلی در دیگر فرهنگها و زبانهای دیگر جهان پیدا نمی شود .
اهل کام وناز را در کوی رندی راه نیست رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
آدمـــــی در عـالـم خاکی نمی آید به دست عــــالمی دیگــــر بباید ساخت از نـــــو آدمی
ویا
من صلاح و سلامت کس این گمان نبرد که کس به رند خرابات ظنٌ آن نبرد
من این مُـــرقع دیـــرینه بـــــهر آن دارم که زیر خرقه کشم مِی،کس این گمان نبرد
حافظ از صوفی نیز به بدی یاد کرده است که از نظر عالمان ادبی به سبب ظاهر سازی و ریاکاری صوفیان زمان اوست.
نقد صوفی نه همه صافی بیغش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد
زبان و هنر شعری حافظ
شعر حافظ شیوا ،روان ،تغییر پذیر، چند وجهی و پرعمق و تبیین جوی است . او هیچگاه ادعای پیشگویی نکرده ات اما اشعار او از زندگی پر عمق و با معنای او سر چشمه گرفته است و چون به حالات شخصی وروحی همچون عشق و تعلیم پرداخته است و گویی مشکلات روحیش در جامعه را بیان کرده است هنوز اشعار او تازه و مردمی است و میشود طعم عشق و زندگی و رایحه عرفان اسلامی را در اشعار حافظ به وضوح حس کرد . حافظ به زبان عرب نیز تسلت داشته است که در استفاده ی تمثیلهای عربی میتوان مشاهده کرد .
الا یـــا ایٌـــهاالسّــاقی اَدرِ کـــاساً ونـــاولها که عشـــق آسان نمــود اول ولی افتاده مشکلها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طرٌه بگشاید ز تاب زلف مشکینش چه خون افتاده دردلها !
که مصراع اول اشاره دارد به کلام یزید بن معاویه که می گوید « ای ساقی کاسه را به یک یک اهل مجلس بده و بعد به من بده » که به تصور دکتر عباس عطاری کرمانی یزید ملعون استعداد و ذوق چنین غزلی را نداشته است و ایشان معتقداند که به علت تشابه و مترادفات زیاد زبان عرب ممکن است لسان الغیب از کلام « الله اعلم » الهام گرفته باشد.
ویا
حضوری گر همی خواهی ازوغایب مشو حافظ مَتی ما تَلقَ من تَهوی الدًنیا و اَهِملها
غـــزل حافظ
حافظ را چیره دست ترین شاعر غزل سرای زبان فارسی دانسته اند . موضوع غزل وصف عشق و می ومغازله است غزل سرایی را باید هنر ادبی دانست که درخور سرود وغنا وترانه پردازی است.
با آنکه حافظ غزل عارفانه مولانا و عاشقانه سعدی را پیموده است نو آوری های او در تک بیت های فراوان مضون و زیبای و مستقل و درخشان است .استقلالی که حافظ به غزل داده است از «قرآن» سرچشمه گرفته است که در گونه خود انقلابی بوده است .
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندرون سینه داری
یا
پیش از اینت بیش از این اندیشهٔ عشّاق بود مهرورزی تو با ما شهرهٔ آفاق بود
رباعیات
چندین رباعی به حافظ نسبت داده شده است که گرچه به اندازه غزلیات او غنی نیست اما در انتساب آن رباعیات تردید چندانی وجود ندارد. که در تصحیح دکتر ناتل خانلری بر دیوان حافظ توضیح مفصلی برآن نظر داده شده است.
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفــــرست تا درنگرد که بی تو چون خواهم خفت
هــــر دوست که دم زد از وفا دشمن شد هر پاک روی که بود تر دامن شد
گــــویند شب آبستن غیب است عجب چون مـــرد ندید از آنکه آبستن شد
حافظ بر شعر دوره های بعد تاثیر گذاشته است و برخی از حافظ پژوهان بر این باورند که که او بنیان گذار شعر سبک هندی است زیرا که ابیات یک استقلال نسبی از یک دیگر دارند .
حافظ تاثیرات فراوانی بر شاعران بزرگ غرب داشته است : این اثر گذاری باعث شده است شاعران بزرگی نظیر« گوته نابغه و ادیب آلمانی » دیوان «غربی - شرقی » و یا « نیچه » نویسنده دیگر آلمانی«دیوان اندرزها و حکمت ها» خود را تحت تاثیر اشعار حافظ سروده اند .همچنین اشعار حافظ به ده ها زبان زنده دنیا ترجمه شده است و در دانشگاه های زیاد و معتبر جهان تدریس می شود.
عاقبت حافظ در شیراز جان به جهان آفرین تسلیم گفت و در همان شهر مدفون گشته است .
ممنون خانم انصاری عزیز لطف دارید